میـــــزان حســــــــاب خویش را پیچاندی
بقیه در ادامه مطلب
رندانـــــه جـــــــــواب کیش را پیچاندی
هـر چه ســــر نـخ گــرفـت از کار تو او
با خنـــــــده جـــــــناب نیش راپیچاندی
(سید علیرضا رئیسی گرگانی)
.jpg)
هـر چه ســــر نـخ گــرفـت از کار تو او
این پست ثابت است
در آبهای آزاد 
شعرهایم 
آگهی استخدام برای کاشفان کار
امن یجیب
پیر پیرم شباب می بینم...
هی اخم کنی تخم کنی بی انصاف.jpg "نطاق عزیز : مطلـقن حرف نزن")
نطاق عزیز : مطلـقن حرف نزن
مو كه در نشــر فضلت شیر شیرُم
در مــرکز دایره جفایت پیداست
بر سنگ مزار بی نوائی دیدم
تا غورِه نشی کجــا مویزی جانم
تصویر تو زیباست فقط قاب ندارد
ببین ای نازنین حالم خرابسـت
زمانی كه دختر تو شـــــــــوهــــر كنی
در قامت سر دبیر بر میگردی (طنز)
بدا آنانکـه دائـــم در خـلافند
چشــــــمان ســیاه و ابروانی ترتیب
ای حضرت پسته لب لبخند ندارم
شراره
مـن روز رهائی تو را میبینم
عـــوامم مـــن ولیکن با خــواصم
گرگان زمین در گذر زمان - قسمت دوم
دیده ای با چشم خود صدها مَمِه
امــــان از درد انـدوه و جــــــدائـــی.jpg "امشب تو مرا دوش بگیری چه شود(طنز)")
امشب تو مرا دوش بگیری چه شود(طنز)
آهسته حساب را ورق میزدی و .... ( طنز )
بی پرده کند دو چشم من را گریان
چشمانت چنان خسته اند
هــر کسی دارد خــــدایا ساز خویش
آهنگ خـروس را جـوابی باشی
مردان نسل قدیم و جدید (طنز)
هر روزه دلم در غم جانان گیر است
خداوندا دل من ریش ریش
خـدایا توبـه دارم خالصـــانه
این چشم گــریان می شود ، ویـن جسم زندان می شود
گورخرها
پرواز